جام جم است که می ماند
به گزارش مجله فناوری، مرتضی شیرازی، 21سال است مدیر فنی و معاون فنی تحریریه روزنامه جام جم است.
در همه این سال ها، سر دبیرها و مدیران مسؤول آمده و رفته اند اما سایه پدرانه شیرازی از سر جام جم کم نشده است و نشود هیچ گاه. وقتی آقا مرتضی 21 سال پیش برای اولین بار پله های ساختمان شماره 129 بلوار میرداماد را بالا آمد تا بخش فنی روزنامه جام جم را مدیریت کند، چند سالی از بازنشستگی اش می گذشت. حضور صاحب چنین تجربه ای برای جام جم از همان آغاز غنیمتی بود. اما اگر در نوشتن از مرتضی شیرازی صرفا به مدیریت او بر بخش فنی روزنامه تاکید کنیم، حق توصیف را به جا نیاورده ایم.
او یکی از ستون های پر قدمت بنای جوان جام جم است؛ رفتار پدرانه و دلسوزانه اش با چند نسل از روزنامه نگاران که به جام جم آمده و رفته اند، از او چهره ای ترسیم نموده که روزنامه نگاری ایران هیچ گاه آن را از خاطر نخواهد برد. همه کسانی که در طول نیم قرن با او همکاری نموده اند، مهر او را در دل دارند و حتی چین پیشانی و اخم گاه گاهش که خم به ابرو می اندازد برای آنها خاطره است؛ خاطره ای شیرین، یادگار روزهای حروف سربی از خوشوقتی های ماست که امثال شیرازی، علاوه بر این که نوستالژیای ژورنالیسم ایرانی را تقویت می نمایند، همچنان بر سر کارند و سایه شان سنگین نشده است. او، یکی از نماینده های نسلی از روزنامه نگاری ایران است که تکنیسین بودند و فارغ از خط مشی رسانه ها حرفه شان را پیش می بردند. از این رو بود که آنها می توانستند در کیهان پیش از انقلاب و پس از انقلاب کار نمایند و در دهه 70، رسانه های موسوم به دوم خردادی به تخصص آنها احتیاج داشتند و هم دیگر رسانه ها. امروز، نشستن پای صحبت های آنها، هم مرور خاطره نگارانه تاریخ مطبوعات است و هم کلاس درس روزنامه نگاری.
پس از 21 سال از روزنامه کیهان بازنشسته شدید. امروز هم 21 سال از روزی که به روزنامه جام جم آمدید می گذرد. کجا بیشتر خوش گذشت؟
به هر حال جوانی من در کیهان گذشت و آنجا شکل گرفتم. من با شور و حال جوانی در کیهان کار می کردم و برعکس در جام جم، به عنوان یک بازنشسته حاضر شدم. حالا اینجا با عده ای از خبرنگارهای جوان رو به رو بودم که همان انرژی سال های جوانی ام را به من می دادند. من اندوخته هایم را در اختیارشان قرار می دادم و آنها هم بسیار مشتاق و پیگیر بودند و عاشق روزنامه نگاری. روزنامه جام جم در واقع، با ترکیبی از تجربه پیشکسوت ها و اشتیاق و شور جوان ها آغاز به کار کرد.
حالا هم جوان ها در روزنامه جام جم پیرامون تان را فرا گرفته اند. فرق جوان های نسل شما، جوان های نسلی که کار در روزنامه جام جم را آغاز کردند و جوان های امروزی مطبوعات ما در چیست؟
خبرنگاری در نسل ما، چالش برانگیزتر بود. چالش درگیری با سوژه را آن نسل بیشتر تجربه کرد. آنها مجبور بودند برای تهیه خبر، مدام در حوزه های خبری شان حضور داشته باشند. این باعث می شد خبرهای دست اول برای رسانه هایشان بیاورند.
کار برای نسل جوانی که جام جم را با آنها آغاز کردیم، راحت تر از گذشته بود. اینترنت تازه در حال گسترش بود و دسترسی ها راحت تر بود. حالا هم که این دسترسی، نه تنها بسیار راحت تر شده، بلکه جای همه چیز را گرفته است. اگر از من بپرسید، می گویم آن تجربه زیسته و مواجهه مستقیم با جامعه، روزنامه نگارهای خلاق تری را پرورش می داد.
پیش از جام جم، در چند روزنامه، هفته نامه و... کار نموده بودید. چه شد که سال 1379 گذرتان پس از سه دهه فعالیت مطبوعاتی به جام جم افتاد؟
وقتی از روزنامه زن به جام جم آمدم که روزنامه چند ماهی بود آغاز به کار نموده بود. مجید رضائیان و محمد مهاجری کار را آغاز نموده بودند و از من دعوت کردند به جام جم بیایم.
پس از بازنشستگی از کیهان، به نشریات مختلفی رفتم. آن سال ها، روزنامه ها و روزنامه نگارها مدام در حال انتقال از ذیل این لوگو به آن لوگو بودند و من هم از این رو در بسیاری از آن روزنامه ها کار کردم تا این که سال 1379 به جام جم رسیدم.
زمانی بود که روزنامه جام جم با تعداد صفحاتی بیشتر از امروز، همراه ضمیمه ای 16 صفحه ای منتشر می شد. علاوه بر این، در کشور امارات هم 16 صفحه جداگانه منتشر می شد. در عین حال که ضمیمه انگلیسی پانوراما را هم منتشر می کردیم. باز هم مطالبی را که در همه اینها جا نمی شد به نسخه آنلاین روزنامه سرازیر می کردیم. حالا که ظاهرا سرعت تحولات بر تعدد اخبار هم منجر شده، چرا مطبوعات اینقدر لاغر شده اند؟
اینها را بگذارید کنار این که تیراژ روزنامه جام جم بسیار هم بالا بود. البته تعداد نیروهایی که روزنامه ها و از جمله جام جم در اختیار داشتند هم بسیار بیشتر از حالا بود. میزان یارانه ای هم که دولت ها به مطبوعات اختصاص می دادند بسیار پایین آمده است. گمان می کنم همان قدر که سرعت تحولات منجر به تعدد رویدادها شده، اما کمتر کسی است از رسانه های مکتوب انتظار مخابره خبر داشته باشد. به هر حال رسانه های مجازی و آنلاین این اخبار را پوشش می دهند و رسانه های مکتوب بیش از گذشته در حال تحلیل هستند. برای تحلیل هم شما بیش از ایجاد تنوع در شیوه های اطلاع رسانی، احتیاج به تعمق و تنوع در ارائه تحلیل های مختلف دارید.
اگر روزی بخواهید کتاب خاطرات تان از نیم قرن حضور در مطبوعات را بنویسید، جام جم چه جایگاهی در این کتاب خواهد داشت؟
از کیهان که سال های جوانی ام را آنجا گذراندم که بگذرم، خب عمده فعالیت من در جام جم رخ داده است. من اینجا عمری را طی نموده ام. همه آنچه پیش از حضورم در جام جم صورت داده ام، گذرا بوده. امروز آنچه برای من مانده، جام جم است.
در سال های حضور در جام جم، تلخ ترین صفحه اولی که در شورای تیتر نهایی کردید و بعد بالای سر صفحه آرا ایستادید تا کار کنید، کدام بود؟
پیش از جام جم، تلخ ترین رویدادی که در کیهان پوشش دادیم، بمب گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی بود. چند رویداد تلخ اجتماعی را هم در این 21 سال از سر گذرانده ایم، به خصوص زلزله ها. روزی که وقوع زلزله بم را در سال دوم روزنامه جام جم تیتر کردیم، یکی از روزهای تلخ من بوده است.
و به یادماندنی ترین روز و ماندگارترین تیتر؟
ماجرای 11 سپتامبر که رخ داد، ما روزنامه را صفحه آرایی نموده و به خانه رفته بودیم. برگشتیم و صفحه اول روزنامه را تغییر دادیم. فردا ما تنها روزنامه ای بودیم که حمله به برج های دوقلو را پوشش داده بودیم.
منبع: صابر محمدی - ادبیات و هنر / روزنامه خبرنگاران
منبع: جام جم آنلاین