امیر عابدزاده از ماجرای حضورش در انگلیس و رؤیایش در اسپانیا می گوید - مجله فناوری

عابدزاده در این گفتگو درخصوص تأثیر احمدرضا عابدزاده در جایگاه فعلی خودش در فوتبال گفت: پدرم قهرمان من و اسطوره ایران است. او مرجع من برای دروازه بانی بود و از سه سالگی مرا به تمرین می برد. من پشت دروازه می ایستادم و بسیار لذت می بردم. آنجا بود که عشق من به فوتبال و دروازه بانی به جهان آمد. 14 ساله بودم که برای تحصیل به انگلیس رفتم و تلاش کردم تحصیل و فوتبال را کنار یکدیگر ادامه دهم. به عقد قرارداد با تاتنهام نزدیک بودم که یک مشکل ویزا، همه چیز را متوقف کرد. سپس به آمریکا رفتم که پیشنهاد بزرگترین تیم ایران یعنی پرسپولیس باعث بازگشتم به ایران شد.

وی درباره اینکه 6 ماه بدون بازی در پرسپولیس حضور داشت، شرح داد: من پیشنهاد های مختلفی داشتم، اما احساس کردم که پیشرفت نمی کنم یا لذت نمی برم. تصمیم گرفتم زمان تغییر است و به اروپا رفتم؛ حتی اگر برای رسیدن به رویاهایم مجبور بودم از پایین آغاز کنم. تصمیم گرفتم ریسک کنم و به خودم باور داشتم. می دانستم در فوتبال اروپا با تلاش و ذهنیتی درست به سطح بسیار بالایی می رسم. پرتغال کشوری بود که زندگی ام را تغییر داد و بازی در دسته اول، تبدیل شدن به بازیکنی بین المللی و حضور در جام جهانی فراموش نشدنی بود.

دروازه بان ایرانی پونفرادینا با بیان اینکه زمانی برای چالش های نو او فرا رسید، گفت: من رویا هایی را تکمیل می کنم که در سراسر فوتبالم برای آن جنگیدم؛ بازی در اسپانیا. به باشگاهی فروتن آمدم که در مسیری درست قرار گرفته است و رشدش متوقف نمی شود. من انتظارات بالایی برای آغاز این فصل دارم. ما می دانیم امسال صدمین سال تأسیس باشگاه را پشت سر می گذاریم که سالی مهم برای همه است. همه انگیزه زیادی برای مسابقات دارند و امیدواریم به اهداف خود برسیم.

عابدزاده درباره قبول پیشنهاد پونفرادینا گفت: این چیزی بود که قلبم گفت و می خواستم به اسپانیا بیایم تا به رویایم برسم. به همین علت برای من مهم نبود که در دسته دوم یا اول بازی کنم. باشگاه به من اعتماد کرد که این موضوع برای یک بازیکن از همه چیز مهمتر است. بودن به نام بخشی از باشگاه باعث افتخار است و امیدوارم اعتماد به نفسم را با بازی خوب نشان دهم. زمانی که به یک باشگاه تعهد دارم، تمام قلبم را برای آن می گذارم. زیاد درباره توانایی هایم صحبت نمی کنم و فقط می توانم بگویم از روز اول تا آخر با تمام توان تلاش می کنم. پونفرادینا مانند یک خانوده بزرگ بود و ما بلندپروازی برای رشد داریم.