تور کانادا: تونلی ترسناک در مجاورت آبشار نیاگارا، خبر کانادا
به گزارش مجله فناوری، تونل های قدیمی از جمله مکان هایی است که شاید نتوان شب هنگام و با خیال راحت در آن ها قدم زد، به خصوص اگر حادثه ای تلخ نیز در آن ها اتفاق افتاده باشد.
اگر علاقمند به سفر با بهترین تور کانادا هستید با ما همراه شوید، با مجری مستقیم تور کانادا از تورنتو، مونترال و آبشار نیاگارا دیدن کنید و بهترین تجربه سفر را داشته باشید.
برای جستجوگران دنیای ترس و هیجان، حتی یک تونل نه چندان طولانی نیز می تواند منبعی از وحشت و آدرنالین باشد. البته داستان ها نیز می توانند به مراتب بر این ترس و هیجان بیفزایند، به ویژه داستان هایی که از رخدادهای عجیب و حوادث تراژیکی صحبت می نمایند که در این مکان ها اتفاق افتاده اند. داستان تونلی ترسناک و معروف در کشور کانادا نیز با همین درون مایه شکل گرفته است و این مکان را به عنوان تسخیر شده معروف نموده است. با خبرنگاران و بخش گردشگری وحشت همراه باشید تا مروری بر داستان این تونل داشته باشیم.
تصور کنید در میان تونلی تاریک ایستاده اید و مشغول روشن کردن کبریت هستید، اما با نخستین جرقه و پدیدار شدن آن شعله کوچک لرزان، ناگهان بادی وزیده و کبریت را پیش چشم تان خاموش می نماید و در همین حال حضوری را حس می کنید که با جیغ های پیاپی ترس به جان تان انداخته و نفس تان را به شماره می اندازد. این همان داستانی است که نام این تونل تسخیر شده را به معروفیت رسانده است.
آیا شما آمادگی روبه رو شدن با وحشت به دام افتاده در میان دیوارهای تاریک را دارید؟ جاذبه توریستی ترسناک کشور کانادا، تونلی ترسناک که داستانی مخصوص به خود دارد و از جاذبه های گردشگری وحشت منطقه آبشار نیاگارا است. به طوری که به باوری بعضی، این مکان تسخیر شده ترین مکان این محدوده است. در واقع اینجا را باید مختص آن دسته از انسان های شجاع قلبی که به مددی روحی نترس، وحشت را به مبارزه می طلبند. این تونل درست زیر جهت راه آهنی واقع شده که آبشار نیاگارا را به دو شهر تورنتو و نیویورک متصل می نماید و با نام تونل جیغ (Screaming Tunnel) شناخته می شود.
البته تونل جیغ، تنها مکان تسخیر شده نیاگارا نیست، تونل روح آبی دیگر تونل معروف این منطقه است که به واسطه تراژدی وحشتناک که مدت ها قبل به وقوع پیوسته، به معروفیت رسیده است که در مجالی دیگر به معرفی آن خواهیم پرداخت. اما در ابتدا به سراغ داستان مقصد گردشگری امروزمان می رویم.
درباره این تونل داستان های بسیاری بزر سر زبان ها است که نمی توان صددرصد در خصوص هرکدام شان نظر داده و راست و دروغ بودن هر یک را تعیین کرد، اما در اینجا به مهم ترین آن ها خواهیم پرداخت.
یکی از معروف ترین این داستان ها تراژدی تلخی است که سرانجامی ناخوشایند دارد. بنابر افسانه های قدیمی که قدمت شان دست کم به یک قرن قبل بازمی شود، همه چیز از خانه ای روستایی آغاز می شود که درست در نزدیکی ورودی جنوبی این تونل قرار داشته است. یک شب این عمارت دچار آتش سوزی می شود و دختر کوچک خانواده به سختی از میان شعله های آتش فرار نموده و به قصد یاری خواستن به سمت تونل حرکت می نماید. هیچ کس نمی داند دلیل واقعی آتش گرفتن این خانه چه بوده است؟ اما به هر صورت دختر وحشت زده خود را به تونل می رساند، اما متأسفانه شدت سوختگی و جراحات او به حدی بوده که در نهایت همان جا بر زمین افتاده و جان می سپارد.
در دیگر افسانه از یک پدر حسود و بدخواه صحبت به میان آمده که دختر کوچکش را کشان کشان به سمت این تونل آورده و او را در آنجا آتش زده است. گروهی دیگر می گویند که دخترک به وسیله پیرمردی دزدیده شده که او را به سختی مورد آزار و اذیت قرار داده و در نهایت پس از کشتنش و برای از بین بردن هر مدرکی، جسدش را به آتش کشیده است. اگرچه هرکدام از این افسانه ها تفاوت هایی با یکدیگر دارند ولی یک نکته در تمامی آن ها مشترک است، اینکه دخترکی بی پناه فریاد زنان جان سپرده است.
اما ماحصل تمامی این اتفاقات تلخ، اکنون به شکل تجربیاتی تصدیق نشده بروز نموده است. تجربه ی ترسی که اکنون بین روحی رنج کشیده و افرادی معمولی به اشتراکی عجیب رسیده و در قالب فریادهای وحشت زده ای جلوه می نماید که از مرگی ناخواسته ناشی شده اند. و این گونه است که داستانی ترسناک متولد شده، بال و پر گرفته و اکنون جاذبه ای توریستی را شکل داده است.
گفته می شود که شب هنگام اگر در میانه تونل بایستید و یک کبریت چوبی را روشن کنید، روح دخترک وحشت زده داستان ما فریاد کشان به سمت تان می دود و مرز بین دنیای ما و دنیای پس از مرگ را با صدای جیغ های دردآلود خود در هم می شکند. سپس نسیمی در تونل وزیده و شعله را خاموش می نماید و این تجربه دقیقا همان چیزی است که هر ساله مشتاقان دنیای ترس و هیجان را به سمت این تونل پرت و متروکه جذب می نماید.
اما حقیقت پنهان شده در پشت این مکان تسخیر شده چیست؟
مورخان محلی از داستانی متفاوت تر سخن می گویند که به شکلی دیگر این جیغ ها را توجیه می نماید. ظاهرا مدت ها قبل یک دسته خانه کوچک در اطراف این تونل ساخته شده بود. در آن موقع این مکان جامعه ای دورافتاده و منزوی را تشکیل می داد که در آن هرکدام از همسایگان به خوبی یکدیگر را شناخته و همه چیز را در خصوص یکدیگر می دانستند، آن ها حتی از اسرار و ناگفته های هم نیز خبر داشتند.
در این میان زوجی عجیب در این منطقه زندگی می کردند که هر شب را به جنگ و جدل مشغول بودند. زن خانه ظاهرا دارای اختلال مشاعر بوده و چندان مقبول همسایه های خود نبوده است. ظاهرا او هر شب بعد از انتها این جدال های خانوادگی و در تاریکی شب، به سمت تونل پیاده روی می کرد. او در سیاهی شب کورکورانه پیش رفته و خود را به میانه تونل می رساند و همان جا ایستاده و از اعماق وجودش فریاد می زد. ظاهرا او با این کار می خواسته همه همسایه ها صدای فریادش را شنیده و از درد و رنج او مطلع شوند و این گونه بود که این تونل به این نام خوانده می شود.
تونل جیغ در سال 1983 به عنوان لوکیشن و برای فیلم سینمایی منطقه مرده اثر دیوید کراننبرگ (David Cronenberg) مورد استفاده نهاده شد که با الهام از اثر نویسنده نامی دنیای وحشت استیفن کینگ ساخته شده بود.
بعلاوه در فیلمی مستقل که در سال 2015 و با الهام از سبک و سیاق فیلم پروژه جادوگر بلر ساخته شده و به نمایش در آمد، شاهد سفر 5 دوست به منطقه ها شمال غربی آبشار نیاگارا هستیم که در حال جستجو و آنالیز داستان های محلی این منطقه ها از جمله این ماجرا هستند.
تونل جیغ - آبشار نیاگارا - کانادا
امیدوارم از مطالعه این مطلب و همراهی با ما لذت برده باشید.
منبع: کجارو / nightmaresfearfactory.com / hellotravel.com