کرونا در بزنگاه حکمرانی؛ از چالش سلامت تا تورم کرونایی

به گزارش مجله فناوری، گسترش سریع ویروس کرونا، چالش های مهمی را برای کشور ما به وجود آورده است. مهار این مشکل به میزان قابل توجهی وابسته به همراهی آحاد مردم با درخواست ها و توصیه های مسوولان ذی ربط در زمینه تغییر در شیوه زندگی است. اعمال این تغییر در درجه اول نیازمند اعتماد و تکیه فراگیر به نظام تصمیم گیری است.

کرونا در بزنگاه حکمرانی؛ از چالش سلامت تا تورم کرونایی

علاوه بر آن، مراعات های بهداشتی مورد احتیاج، برای خانوارها پرهزینه و به ویژه برای قشر کم درآمد، بعضا غیر قابل تحمل است. ضمن آنکه، این مراعات ها مستلزم انجام کار کمتر و درنتیجه درآمد کمتر برای گروه های وسیعی از جامعه است که نهایتا به فشار بیشتر بر هزینه خانوار خواهد انجامید. عدم رعایت توصیه های ایمنی اما می تواند به گسترش غیرقابل کنترل بیماری بینجامد و گسترش زیاد بیماری علاوه بر فشارهای سنگین روحی، بار هزینه ای سنگینی را متوجه دولتی می نماید که بدون کرونا هم دست به گریبان کسری بودجه سنگین بوده است. در صورت روبرو شدن با چنین شرایطی، به لحاظ ملاحظات انسان محبت آمیز، کسی نخواهد توانست مانع از تامین پولی هزینه های سنگین بیمارستانی و غیربیمارستانی این بیماری در مقیاس گسترده گردد. این شرایط اقتصاد را به کرونای تورمی مبتلا خواهد نمود. تورم بیشتر، فشار هزینه ای سنگین تری را متوجه خانوارها می نماید و در نتیجه سطح رعایت های بهداشتی کمتر و کمتر خواهد شد و این چرخه معیوب می تواند بدون سرانجام تا بروز یک فاجعه انسانی عظیم ادامه پیدا کند. متوقف ساختن چرخه معیوب ذکرشده مهم ترین اولویت کشور در شرایط کنونی است. اولین مانع دستیابی به این هدف، عارضه عظیم موجود نظام حکمرانی؛ یعنی ضعف شدید اعتماد به نظام تصمیم گیری در حوزه های گوناگون است که اینک در این عرصه حیاتی خود را به صورت یک آزمون عظیم نمایان نموده است. مشکل دوم، معیارهایی است که به غلط بر نظام اطلاع رسانی عمومی کشور و مصلحت اندیشی هایی که به رغم هزینه های سنگینی که بارها تحمیل نموده اما همچنان بر ادامه جهت قبلی خود اصرار دارد، حاکم است و بالاخره مانع سوم کیفیت ضعیف سیاست گذاری است که آن هم مسئله ای مزمن و نهفته در ذات همه موضوعات است که اینک در این موضوع بسیار مهم نارسایی های خود را به نمایش گذاشته است. چنانچه خدای نانموده، با زمینه ضعیف اعتماد به به نظام تصمیم گیری از یک طرف و ضعف مالی دولت از طرف دیگر، به سمت آینده حرکت کنیم، کرونای تورمی گریبان کشور را خواهد گرفت که تالمات روحی ناشی از تبعات بیماری و بی ثباتی مالی ناشی از تورم بالا را به دنبال خواهد داشت و مسلما به جد باید از آن دوری جست. در این مقاله به چگونگی اجتناب از کرونای تورمی پرداخته می گردد. همان گونه که از عنوان مقاله پیدا است، کرونا هرچند بلای ناخوانده تعداد زیادی از کشورهای دنیا محسوب می گردد، اما این مشکل ناشناخته اینک در کشور ما در یک بزنگاه تاریخی حکمرانی ظهور نموده که یا می تواند به بهداشتی شدن شیوه حکمرانی بینجامد یا سرنوشت تلخی را برای مردم ما رقم خواهد زد. امید که چنین مباد.

گسترش ویروس کرونا و چگونگی مقابله با آن، امروز به یک نگرانی دنیای تبدیل شده است. بخش عظیمی از جامعه دنیای که سال ها به زندگی آرام و بدون اضطراب خو گرفته بوده امروز به یکباره با یک خطر عظیم روبرو شده است. جامعه ایرانی نیز با وجود آنکه به حادثه خیزی و اتفاقات غمبار هولناک پیش بینی نشده طبیعی و غیرطبیعی عادت دارد، از بروز این بیماری، مضطرب شده است. قاعدتا دوسه هفته اول(یعنی زمانی را که در آن به سر می بریم) دوره شوک روانی تلقی می گردد، از عموم مردم خواسته می گردد که از منزل خارج نشوند و ارتباطات بیرونی خود را به حداقل برسانند. اما اگر قرار باشد که این بیماری چند ماهی با جامعه ما درگیر باشد، از آنجا که بخشی شاید قابل توجه از مردم، شغل هایی دارند که حضور فیزیکی آنها را در محل کار اجتناب ناپذیر می نماید، با طولانی شدن فرآیند بیماری، به این جمع بندی می رسند که لازم است به منظور تامین معاش، روال شغلی متعارف خود را دنبال نمایند. این اتفاق علی الاصول نوعی از مشاغل را بیشتر دربرمی گیرد که در انتقال بیماری هم موثرترند. خارج شدن از شوک موجود دو سه هفته ای، قاعدتا می تواند منجر به گسترش بحران آفرین بیشتر بیماری گردد.

در حال حاضر، نظام اطلاع رسانی رسمی، همه جامعه را مخاطب خود قرار داده و به طور مرتب، دستورالعمل های بهداشتی در خصوص شست وشوی دست و صورت و محدودیت در برقراری ارتباط با دیگران و غیره را تکرار می نماید. اضافه بر این، به جز آمارهای مربوط به تعداد کل مبتلایان جدید، فوت شدگان و بهبودیافتگان، آن هم همراه با کوشش برای نوعی امیدآفرینی القایی، هیچ اطلاع جدیدی از طریق رسمی به مردم داده نمی گردد. این خلأ اطلاع رسانی، بازار مکاره ای را در فضای مجازی به وجود آورده که در لوای آن، مردم بی پناه مضطرب و نگران، به گوشی های همراه خود پناه می برند و با دلهره، اطلاعات ضدو نقیض مربوط به چگونگی حفظ حیات خود و بستگان دلبندشان را جست وجو می نمایند. اما مشکل آنجا است که بسیاری از مواردی را که لازم است مردم در زندگی خود به کار بندند، مستلزم تغییرات اساسی در شیوه زندگی آنها است که اولا بخش عظیمی از آن مبتنی بر عادات بلند مدت شکل گرفته و به صورت غیرارادی به کار بسته و تکرار می گردد. ثانیا این تغییر رفتارها بسیار پر هزینه است. انتظار اینکه همه مردم شیوه زندگی خود را بر اساس توصیه های مسوولان تغییر دهند شاید خیلی واقع بینانه نباشد و اتفاقا چه بسا آنانی بیشتر این تغییر شیوه زندگی را اعمال نموده باشند که نه در گروه موثر در انتقال بیماری باشند نه آسیب پذیر از بیماری!

ادامه فرایند موجود می تواند منجر به آن گردد که به ویژه بخش فقیر و کم درآمد جامعه، هم به دلیل نوع شغل، هم فشار مخارج زندگی که امکان تقبل هزینه های بهداشتی مرتبط با کرونا را ندارند، به سرعت به کانون اصلی ابتلا و انتقال بیماری تبدیل شوند. نقاط حاشیه ای شهرهای عظیم، روستاها و بخش های در اصطلاح جنوب شهری، می توانند مراکزی باشند که ویروس کرونا در آنجا سکنی گزیده و این هموطنان دردمند را که کانون آسیب های ناشی از تورم و بیماری نیز هستند به مامن خود تبدیل کند و بحرانی تاریخی را در سرنوشت مردم کشور ما رقم بزند. توجه داشته باشید که هرچند امروز روبروه با این بیماری موضوعی مختص به کشور ما نیست، اما از آنجا که کانون اصلی این روبروه به طور اجتناب ناپذیر دولت است و دولت نیز از قضا درآمدهای نفتی اش به حداقل رسیده و گرفتار کسری بودجه شدید است، ارائه خدمات به بیماران در مقیاس عظیم و حواشی گسترده آن تنها از طریق تامین پولی منابع مالی مورد احتیاج امکان پذیر خواهد بود. چرخه ای که در این جهت به کار می افتد به این صورت است که کرونا در کنار فقر به تکثیر بیماری خواهد انجامید و تکثیر بیماری به تورم بالاتر و تورم مجددا به تکثیر بیشتر کرونا و این آن چیزی است که می توان آن را کرونای تورمی نام گذاری کرد. از آنجا که احتمال داده می گردد این بیماری چند ماهی گریبانگیر مردم کشورمان باشد، لازم است چرخه مخرب ذکرشده متوقف یا حداقل از سرعت گردش آن کاسته گردد. به همین منظر به نظر می رسد لازم است تغییراتی اساسی در دو زمینه در دستور کار نظام سیاست گذاری قرار گیرد: اول دگرگونی در نحوه اطلاع رسانی کرونایی در جهت اعتماد آفرینی بیشتر به نظام تصمیم گیری و دوم: معین گروه های هدف به عنوان جایگزینی برای مخاطب عمومی قرار دادن مردم در جهت افزایش اثربخشی توصیه های بهداشتی و پیشگیری از روبرو شدن با یک بحران در مقیاس عظیم. در ادامه این نوشته به این دو تغییر پیشنهادی پرداخته می گردد:

ما می توانیم جامعه را بر اساس دو معیار متفاوت دسته بندی کنیم و بعد، تقاطع نتایج اعمال این دو دسته بندی را کنار یکدیگر قرار دهیم. بخشی از جامعه نوعی از مشاغل را دارند که نسبت به بقیه، سهم عظیم تری در انتقال بیماری دارند و گروه دوم را کسانی تشکیل می دهند که آسیب پذیری بیشتر دارند. طبیعی است اینها دو گروه متفاوتند. از سوی دیگر، بر اساس یک تقسیم بندی متفاوت، گروهی از جامعه، موضوع بیماری را با حساسیت بیشتر دنبال می نمایند و مراعات های بهداشتی سختگیرانه را پذیرفته اند. درحالی که گروهی دیگر، به دلایل مختلف، از نظر رعایت ایمنی یا قائل به سختگیری نیستند یا نوع شغلی که دارند امکان مراعات بهداشتی را نمی دهد. برای یک باربر، مغازه دار، راننده، نانوا و غیره، اولا دورکاری بی معنی است و ثانیا، رعایت نکات بهداشتی در حدی که بتواند به طور موثر مانع از انتقال یا ابتلای به بیماری گردد، شاید اساسا غیر واقع بینانه باشد. تقاطع این دو دسته بندی، گروه هایی را به ما معرفی می نماید که لازم است به طور معین و متمایز، مورد توجه قرار گیرند. به عنوان مثال، گروه های موثر در انتقال بیماری که به توصیه های بهداشتی عمل نمی نمایند، یک گروه هدف مهم محسوب می شوند. لازم است به ترتیبی که در ادامه شرح داده می گردد گروه های موثر در انتقال بیماری و گروه های آسیب پذیر، از نظر صفات شغلی و جغرافیایی و جنسیتی و غیره، مورد شناسایی قرار گیرند و از این طریق در شرایط محدودیت منابع، در خصوص آنها نوعی اولویت بندی اعمال گردد.

در خصوص گروه های آسیب پذیر، کدام ویژگی ها هستند که مرگ و میرهای ناشی از این بیماری عمدتا آنها را شامل می شوند؛ سالمندان، بچه ها، زنان، مردان، ساکنان در شهرهای عظیم، متوسط یا کوچک یا روستاها؟ آیا الگوی مرگ ومیر در طول روزهای مختلف در حال تغییر است یا تکرار می گردد؟ فوت شدگان را چه ترکیبی از مشاغل تشکیل می دهند؟ توجه داشته باشید که این اطلاعات در حال حاضر موجود است و دسته بندی، تحلیل و انتشار آن می تواند هم اعتماد آفرینی کند و هم در مهار مشکل بسیار موثر باشد. از آنجا که داشتن این اطلاعات می تواند در گروه های غیر مبتلای آسیب پذیر ایجاد حساسیت کند و آنها را به رعایت نکات ایمنی ترغیب کند، انتشار آنها نباید مشمول مصلحت اندیشی های سیاسی گردد. این موارد را شاید بتوان در زمره موضوعاتی تلقی کرد که به معنی واقعی کلمه، حق الناس هستند. از سوی دیگر، مبتلایان به بیماری که شناسایی شده اند، تعداد قابل توجهی هستند که تحلیل ویژگی های آماری آنان نیز می تواند راهنمای بسیار خوبی هم برای ترغیب گروه های موثر در انتقال باشد هم برای سیاست گذاری. تعداد کسانی را که هرروز به مبتلایان اضافه می شوند، چه کسانی با چه صفاتی تشکیل می دهد؛ کارگران، رانندگان، کارمندان، دانشجویان، دانش آموزان، روستاییان، شهرنشینان و با چه ترکیبی از زنان، مردان و بچه ها و...؟

دولت ممکن است تصور کند که انتشار تحلیلی آمار فوت شدگان و مبتلایان، مردم را نگران خواهد نمود.

مثلا ممکن است تصور گردد که اگر معین گردد چند درصد از فوت شدگان یا مبتلایان از یک گروه سنی معین یا یک گروه شغلی معین یا ساکنان مناطق جغرافیایی معین هستند، ممکن است آنها را دچار اضطراب کند، در نتیجه کوشش می نماید از طریق محدود کردن دسترسی به این اطلاعات، مانع از گسترش نگرانی گردد.

اما واقعیت آن است که اولا این نگرانی به صورت فراگیر هم اکنون خود وجود دارد. ثانیا ارقامی در فضای مجازی جایگزین ارقام رسمی شده و به آنها استناد می گردد که همان نقش را اما بدون داشتن هیچ پیامد مثبت ایفا می نماید. همراه کردن گروه های موثر در انتقال بیماری و گروه های آسیب پذیر اتفاقا از طریق نگران کردن واقعی و نه کاذب آنان امکان پذیر است. توجه داشته باشیم که نگران شدن گروه هایی از جامعه که باید هم نگران باشند و توصیه های ایمنی را به کار ببندند، همراه با کاهش نگرانی گروه های وسیعی از جامعه خواهد بود که امروز به خاطر عدم دریافت اطلاعات صحیح در معرض انواع آسیب های روحی قرار گرفته اند. در حال حاضر، نگرانی و اضطراب منبعث از کرونا، خود را به این صورت بروز داده که هرکس به طور بالقوه خود را در معرض ابتلای به شکل وخیم بیماری می بیند.

به عبارت دیگر بخش عظیمی از جامعه، احتمالی یکسان و بالا به اینکه به بیماری مبتلا بشوند به خود نسبت می دهند. حاصل این شرایط حاکم شدن جو اضطراب عمومی بر مردمی است که طی ماه های مختلف سال 1398 مصائب عمیق اندوه باری را به صورت انباشتی سنگین، تجربه نموده اند. آن طور که گفته می گردد این بیماری فعلا درمانی ندارد، بنابراین اصلی ترین موضوع بدون تردید پیشگیری از طریق مراقبت های بهداشتی از طرف مردم و ارائه خدمات بالینی از طرف دولت در بیمارستان ها است. از آنجا که شیوه گسترش بیماری فراگیر است و تقریبا همه افراد جامعه را دربر می گیرد، پیشگیری از بیماری مستلزم ایجاد تغییر شیوه زندگی در بخش عظیمی از زندگی مردم است. مراودات شخصی، خانوادگی، اداری و اجتماعی امروز تحت تاثیر کرونا قرار گرفته است.

شاید یکی از مفیدترین اقداماتی که با بهره گیری از عطش زیاد مردم به دریافت اطلاعات می توان ارائه کرد، ارائه جمع بندی های تحلیلی آماری، برای گروه های هدفی است که یا در گسترش بیماری نقش مهمی ایفا می نمایند یا از آسیب پذیری بیش از دیگران برخوردارند. وقتی از یک طرف با این گزاره روبرو می شویم که برای کنترل بیماری تغییر شیوه زندگی مردم اهمیت بسیار بالا دارد، اما از طرف دیگر می دانیم که ایجاد این تغییر به سادگی امکان پذیرنخواهد بود، آن گاه می توانیم نتیجه بگیریم که در یک فرآیند واگرا و بحران آفرین قرار گرفته ایم. چه می توان کرد؟ یکی از ضروری ترین کارها در چنین شرایطی، اولویت بندی گروه های مختلف اجتماعی از نظر درجه حساسیت آنها در گسترش بیماری است. به جای تمرکز بر همه مردم، می توان به طور خاص بر این گروه ها متمرکز شد. اقدام ضروری دیگر این است که گسترش جغرافیایی و زمانی بیماری را از طریق مدل سازی پیش بینی کرد و از این طریق به گروه های هدف اطلاعات مفید در جهت رعایت پیشگیرانه داد. این کارها را چگونه می توان انجام داد؟ از طریق تجزیه و تحلیل های آماری بیماران و فوت شدگان به ترتیبی که در ادامه به آن اشاره می کنم.

1- فوت شدگان

1-1- چه تعداد از فوت شدگان موجود و آنانی که هر روز اضافه می شوند (به تفکیک)، از کادر پزشکی و چه تعداد از مراجعان هستند.

1-2- چه تعداد از فوت شدگان دارای بیماری های زمینه ای و چه تعداد بدون بیماری های زمینه ای هستند(با تفکیک بر حسب نوع بیماری).

1-3- ترکیب شغلی، سنی و جنسیتی و جغرافیایی فوت شدگان چگونه است؟

به عنوان مثال اگر معین گردد که 80 درصد فوت شدگان را گروه های سنی بالای 60 سال تشکیل می دهند که مثلا 70 درصد از این جمعیت هم دارای بیماری های زمینه ای با تمرکز به چند نوع خاص از بیماری بوده اند و از 20 درصد جمعیت زیر 60 سال فوت شده به عنوان مثال، درصد بالایی از کادر پزشکی بوده اند، می توان برنامه های کاملا معین و موثری را برای کاهش مرگ و میز ناشی از این بیماری به اجرا درآورد.

2- مبتلایان

2-1- مهم ترین مساله در خصوص مبتلایان این است که بدانیم چه تعداد از افزایش آمارهای های روزانه ابتلای جدید است و چه تعداد، شناسایی جدید. تعداد ابتلاهای جدید، دینامیک تغییرات را نشان می دهد و تعداد مبتلایان موجود، اشاره به گستره بیماری دارد که هردو جنبه نیز مهمند. آمار منتشرشده ظرف روزهای اخیر، ارقام رشد نگران نماینده 50 درصد و بیش از 80 درصد روزانه را نشان می دهد. احتمالا بخشی (شاید بخش عظیمی) از این ارقام را کسانی تشکیل می دهند که مبتلا بوده اند و فقط از طریق آزمایش شناسایی شده اند. این بسیار متفاوت از کسانی است که جدیدا مبتلا شده اند. این تفکیک البته کاری سخت اما به صورت تقریبی شدنی است. نکته دوم آن است که مبتلایان موجود و مبتلایان جدید را به تفکیک سن و شغل و جنسیت و منطقه جغرافیایی سکونت دسته بندی نموده و اولا تغییرات آن در عرصه سیاست گذاری مورد استفاده قرار گیرد (که بسیار بعید می دانم درحال حاضر این کار انجام گردد). ثانیا این ارقام به صورت روزانه و از طرق قابل درک برای عموم منتشر گردد.

اگر بخواهم مطالب ذکر شده را جمع بندی کنم، می توانم ذکر کنم که نظام حکمروایی در کشور ما نارسایی های زیادی دارد که عوارض خود را در عرصه های مختلف بروز داده است. اما این نارسایی ها امروز در عرصه ای بروز نموده که از این ظرفیت برخوردار است که به یک فاجعه عظیم انسانی منجر گردد. این فاجعه عظیم می تواند هزینه هایی غیر قابل تصور و تاریخی در پی داشته باشد. بنابراین به جرات چگونگی روبروه با کرونا را می توان یک بزنگاه حکمرانی دانست. نظام تصمیم گیری می تواند با انتشار صحیح و شفاف اطلاعات مربوط به کرونا به شرحی که ذکر شد، هم اعتماد آفرینی کند هم به پیشگیری مقدم بر درمان نامعلوم یاری کند و هم به اثربخشی بیشتر توصیه های پیشگیرانه یاری کند. ما در آینده نگری های 20 ساله و حتی فراتر، یدطولایی داریم. اما آنچه امروز به جد به آن احتیاجمندیم، یک آینده نگری غیر رویایی و واقعی چند ماهه برای اجتناب از بروز یک فاجعه است. مطمئنا تعداد زیادی از افراد از جمله نگارنده این سطور که احساس نگرانی نسبت به پیامدهای ادامه وضع موجود می نمایند، آمادگی دارند تا در جهت اجرای آنچه در این نوشته آمد هرآنچه می توانند به خدمت بیاورند تا شاید بتوانند از فاجعه کرونای تورمی جلوگیری نمایند.

منبع: اتاق بازرگانی ایران
انتشار: 9 اردیبهشت 1399 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: silax.ir شناسه مطلب: 352

به "کرونا در بزنگاه حکمرانی؛ از چالش سلامت تا تورم کرونایی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "کرونا در بزنگاه حکمرانی؛ از چالش سلامت تا تورم کرونایی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید